آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

دلتنگی ارباب

سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۲، ۰۴:۳۸ ب.ظ

با تربتت کام دلم را گشوده اند

آقا ارادتم به شما ارث مادریست

داستان از یک عرض ارادت به مولای رئوفم (که همه ی وجودم از اوست )شروع شد. آغاز زندگی من عشق به او بود. یادم می آید بعد از اتفاقات تلخی که در زندگی من افتاد به دنبال سنگ صبوری برای دلتنگیهایم می گشتم اما آن عشق حقیقی را نمی یافتم و غافل بودم از اینکه مولای رئوفی دارم که عاشقانه مرا می خواند. اما بنده ی گنهکار هیچگاه صدای عشق را نمی شنود!!

آن روزها بود که تصمیم گرفتم به جای تمسک جستن به کتابهای پوشالی که آرامش را در آن می جستم (که اشتباه محض هم بود) به حرم مولا بروم و رازهای نهانی دلم را بگویم. آنجا بود که رابطه عاطفی شدیدی را حس کردم همان احساس قلبی پاک و آرامش بخشی که به دنبالش بودم. پس از گفتن راز و رمزهای دلم احساس می کردم سنگ صبوری را یافته ام که هیچگاه به من پشت نمی کند،هیچگاه تنهایم نمی گذارد و هیچگاه به دنبال دورزدن من نیست. او فقط به حرفهایم گوش می داد و چیزی نمی گفت اما یک حس عمیق به من می گفت که او به من نگاه می کند لبخند می زند و حتی احساس می کردم دست نوازشش را بر سرم می کشد

این اولین و آخرین بار نبود که با او حرف می زدم این احساس پاک همچنان ادامه داشت تا اینکه از او خواستم زیارت حرم ارباب اباعبدالله الحسین(ع) را نصیبم کند. یادم هست 20 اسفند سال 1389 در منطقه شلمچه دلم هوای کربلا را کرد و از امام رضا(ع) از اعماق وجودم این حاجت را طلب کردم و دقیقا در همان روز 20اسفند 1390 پرواز مشهد-بغداد بودم.

این نقطه عطف زندگی من بود و این ارادت فزونی یافت تا حدی که یک لحظه دوری از مولای رئوفم برایم قابل تحمل نیست . از ان روزها گذشته است اما عنایات مولای رئوفم همچنان جاریستــ...

با او عهد بستم و گفتم هرجا هرچیزی را خواستم و به اشتباه بود به حرفهاو اصرارهای دلم نگاه نکن و آن کاری را کن که خودت صلاح می دانی و این موضوع را به وضوح در زندگیم دیدم... من دیدم که چطور دلسوزانه برایم پدری می کند... من دیدم که تا لب پرتگاه رفتم اما او بود که دستم را گرفت... من این را دیدم...باورتان می شود؟

اما اینک که از آن روزهای رویای کربلای ارباب گذشته است دلم سخت گرفته است.  دلم آنقدر تنگ است که  دوباره طلب کربلا را کرده ام ..می دانم که اگر صلاحم باشد به زودی امام و مولای رئوفم حاجتم را می دهد .  دلم تنگ کربلاست و از همین جا سلام می کنم بر سیدالشهدا...سلام بر اباالفضل العباس...

من دوری از حرم کشیده ام درک می کنم

این روزها ،ضریح قدیمی چه می کشد

 

 

  • رضوی

نظرات (۵)

باسلام و عرض ادب.
با سپاس از مطالب مفید و جالبتون.
ازشما دعوت می کنیم که از سایت ما
دیدن کنید و در صورت تمایل تبادل لینک کنید
باسلام و عرض ادب.
با سپاس از مطالب مفید و جالبتون.
ازشما دعوت می کنیم که از سایت ما
دیدن کنید و در صورت تمایل تبادل لینک کنید
انشالا خود حضرت سید الشهدا(ص) کمک کنند و این انتخابات ختم بخیر شود
دقت کنید در حرف زدن کاندیداها

baran313.blog.ir
سلام جالب بودخواستی یه سری به منم بزن
یــــــا عــــــــلـــــــی
IA ALI
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
برگرفته شده از صدای نور