آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته مهدوی» ثبت شده است

بوی بهار می آید...
اما چه فایده؟
وقتی که دلهامان هنوز بهاری نشده است!
کجاست آن خورشید فروزانی که دلهای یخ زده ی ما را گرم کند؟

کاش دلمان را هم خانه تکانی کنیم...
آخر قرارنیست دیگر عاشورا تکرار شود...
قرار نیست جانِ زهرا (سلام الله علیها) به دست کوفیان زمان ...
نه!
گفتنش حتی، سنگینی می کند روی قلم! روی دل!

ای شیعه!
بیا دلمان را مهدوی کنیم
بیا عهد ببندیم که امسال خودمان را آماده می کنیم...
آماده ای؟

وقتی استغاثه ی ما به آسمان نمی رسد

کدامین فریادرس، ناله مان را اجابت کند...جز تو؟

یابن الحسن...

برای ظهورت چه کرده ام، که تقاضای آمدنت را کنم؟

برای آمدنت اما...

کدامین در را باید کوفت؟

کدامین راه را باید رفت؟

ای کاش روز میلادت مقارن با روز قیامت باشد

خوابــ به چشمان ترَم حـــرام...!

دستهایم را دخیل ضریح انیس النفوس می کنم...

أینَ مُعِزَ الاولیاء ؟

أینَ الطالبُ بِدَمِ المَقتول بِکَربلاء؟

مولایم

به دادم برس...!

_______________

عکس: درب نزدیک به ضریح مطهر حرم امام رضا علیه السلام//دیروز عصر

برگرفته شده از صدای نور