آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رأس الحسین علیه السلام» ثبت شده است

در قسمت قبل در ارتباط با پیام حضرت زینب سلام الله علیها از کوبیدن سر خود به محمل و جاری شدن خون از آن صحبت کردیم و گفتیم چرا حضرت زینب سلام الله علیها که اسطوره صبر است ، اینگونه رفتار می کند. در این قسمت به یکی از عنایات سر مطهر امام حسین علیه السلام به کاروان اسرا می پردازیم. این قسمت بسیار تکان دهنده است.

اسرای کربلا

نویسنده کتاب المعالی السبطین به نقل از کتاب مصباح الحرمین داستانی را نقل می کند که خلاصه آن چنین است: در یکی از شبها که کاروان اسیران به سوی شام در حال حرکت بود، سکینه بهانه پدر را گرفت و شروع به گریه نمود. هر چند ساربان او را سرزنش کرد ، ساکت نشد. آن ملعون به سکینه گفت: « ای دختر خارجی ، ساکت  شو.» سکینه گفت: «ای دریغ بر تو ای پدر ! تو را از روی ظلم و جور کشتند و خارجی خواندند.» آن ملعون از این سخن به شدت عصبانی شد و دست سکینه را گرفت و او را بر روی زمین انداخت و سکینه از هوش رفت . وقتی به هوش آمد که کاروان رفته بود. او در تاریکی شب پابرهنه راه می رفت ، گاهی از خداوند مدد می خواست و گاهی پدر و گاهی عمه اش را به کمک می طلبید. او پدرش را صدا می زد و می گفت: « ای پدر ، رفتی و مرا تنها و بی کس رها نمودی. من در این بیابان و در این تاریکی شب، به چه کسی پناه ببرم؟» مدتی دوید و بعد هم بیهوش بر روی زمین افتاد . در این هنگام بود که آن نیزه که سر مطهر امام حسین علیه السلام بر روی آن بود ، از دست نیزه دار جدا و زمین از هم شکافته شد. و آن نیزه تا نصفه در زمین فرو رفت و همچون میخی که محکم به دیوار کوبیده شده باشد ، محکم گشت. نیزه دار هر چند تلاش کرد، نتوانست آن را از زمین بکند.

در قسمت قبل در ارتباط با رسالت بزرگ حضرت زینب کبری سلام الله علیها صحبت کردم و مصائبی که بعد از واقعه ی عاشورا برای اهل بیت امام حسین علیه السلام به وجود آمد. خواندید که حضرت زینب کبری سلام الله علیها پس از ورود به کوفه با دیدن سر مطهر امام حسین علیه السلام سر خود را به چوبه ی محمل کوبیدند به طوری که خون از آن جاری گشت.در این قسمت می خوانیم که چرا حضرت زینب سلام الله علیها با اینکه اسطوره صبر هست اینگونه رفتار می کند؟آیا با این کار پیامی برای اهل کوفه دارد ؟

حضرت زینب سلام الله علیها


قلب زینب سلام الله علیها  از آن همه سختی به تنگ آمده بود او همراه اطفال و زنان زمانی وارد کوفه شد که سر برادر را بر فراز نیزه ها در مقابل دیدگان خود یافت. زینب سلام الله علیها با کوبیدن سر خود بر محمل خواست شدت سختیها و غم و اندوه خود را برای مردم بیان کند. ولی آیا کاری امکان پذیر بود به خصوص آن زمان که این کار را در راه کوفه یا قبل از آن انجام دهد؟ بله چنین روی زمین افتاده است که آن حالت اندوهبارترین و شدیدترین حالتها بود. اما در آن موقعیت ، زینب اصلا چنین کاری نکرد، بلکه برعکس با تمام عزت و توانمندی به طرف جسد برادر رفت و از میان لشکر عبور کرد، حجت خداوند را از روی زمین برداشت و  رو به آسمان کرد و گفت: « خداوندا ! این قربانی را از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بپذیر!»

این چه صبری است ؟ و چه نیرویی که زینب سلام الله با آن حالت مصیبت زده ، حسین علیه السلام را که خود بار امامت را به دوش می کشید از زمین بر می دارد؟ زینب موقعیتی راکه هیچ انسانی طاقت تحمل آن را ندارد، تحمل نمود اما چه شد که او هنگام ورود به کوفه یکباره شکسته شد؟

حسین علیه السلام و یارانش کشته شدند... واقعه ی کربلا دیگر تمام می شود، اما مصائب سختی در انتظار اهل بیت اباعبدالله الحسین علیه السلام است. در نظر دارم گام به گام این مصائب را بازگو کنم . در قسمت اول به چرایی سخن گفتن سر مبارک آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام می پردازم. و درقسمتهای بعد به معجزاتی که در این باره روایت شده است می پردازم.


شاید این سوال مطرح شود که چگونه ممکن است سر بریده ای سخن بگوید؟

جواب: حسین علیه السلام حجت خداوند بر روی زمین است و خداوند برای اولیای خود نشانه ای قرار می دهد. که بر حقانیت آنان و بطلان مخالفان دلالت داشته باشد. برای اینکه خداوند حقانیت امام حسین علیه السلام و مظلومیت او را ثابت کند ، باید چنین کرامتی به او عطا می نمود، زیرا در شرایطی که پس از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به وجود آمده بود و بسیاری به مخالفت با ائمه علیهم السلام و دشمنی با آنان رو آوردند، مگر عده ای اندکی که حق اهل بیت علیهم السلام را رعایت می کردند. با روی کار امدن معاویه، این اوضاع بدتر  شد . او به شدت با امام علی علیه السلام و فرزندانش مخالف بود و حتی بر منبر مسلمانان از امام علی علیه السلام بدگویی می کرد. معاویه با حیله و نیرنگ توانست مردم را قانع سازد که او بر حق است نه امام علی علیه السلام. عده بسیاری از مردم عامه و برخی انسانهای ضعیف النفس و مزدور از او پیروی می کردند. معاویه با استفاده از شرایط موجود و احادیث بسیاری را جعل نمود. تا از شأن و منزلت امام علی علیه السلام بکاهد و مقام و خلفای پیش از او را بالا ببرد. با توجه به این اوضاع به آسانی می توان دریافت که بسیاری از مردم در مورد اهل بیت علیهم السلام چه نظری پیدا کردند . خواه از روی نادانی و خواه از روی کینه توزی و بدنهادی و خواه از روی مصلحت اندیشی .

برگرفته شده از صدای نور