آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «imam reza» ثبت شده است


در پس #معرکه افتادم...
من با #نگاهی ، دَخل دلم را آوردم!
تو با #گنبد طلایی ات قلبم را طلاکوب کرده ای..
#درد را در پس چشمم دیدی
به پاره های قلبم صبورانه وصله زدی
#باز_هم_آمده_ام ...

رو به روت #بی_اختیار
دوباره زانو بزنم
میون #گریه بگم
#غریب و در به در منم!
تو رو #شاهد بگیرم
که با #خدا حرف بزنی
میدونم که دست رد
باز به سینه م نمی زنی!

متن و عکس: #رضوی
#خاظرات_خادمی #انیس_النفوس #امام_رضا علیه السلام


دردهــایــم را بــه هــر کســی که گفتــمــ

دستــِ دلــم را رو کــرد!

روزی دیــگر ، دردمـ را ملعبــه ی خود ساختــ ...

وَ ...

ریشخنـــدم کرد..!


امـــا من گــوهــری را یـــافتمـ ..

که مــونســی دلســـوز

پــدری مهــربان

وَ برادری همــدل استــــ... (1)


دردهــآیم را با رشته ای از اشکــــ بــه هــمــ مــی بــافــم و بـرگــردنــم مــی آویــزمـ

تـــا مبــادا کســی از آن بــاخبــر شــود

رشتــه، سنگیــن کـه مـی شـود...

خــودش مــی گوید بیــآ... بــآ گوش هــآی خودمــ می شنومـ نــدای دعوتــش را..(2)


بــه پـابوسش که می رومـ

خودش گردنبند اشکــ را از گردنمـ بــاز مــی کند...


دردهــایمـ را بــه جــان مــی خــرد و مــرا رهــا مــی کند...

بــه کســی نمــی گویــد که هیـــچ

التیـــام همــ مــی دهد...


وقتـــی از پیش او بــازمــی گــردمـ...

نه دردی دارمـ...

نه اشکی...!


ولــی دلــی دارمـ..

عاشــق تر از همیشــه...

من دُچــآر او شــده امــ ای مــردمــ..!


پ.ن)

1.

قال الرضا علیه السلام:

اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ
امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است.
مسند الامام الرضا علیه السلام / ج 1/ ص 69

2. 

آقا ! پدرم ! برادرم ! مولایم !
 هر روز به شوق دیدنت می آییم
امروز تو را حلقه به گوشم که شود 
لبریز صدای روشنت فردایم

متن و عکس: رضوی

امام رضا علیه السلام


ای کاش غزل قصیده می شد

سـیب غـزلم رسـیده می شد

بـا نام رضـا سـیاهـه ی دل

با معجزه ای سپیده می شد

بـا اذن دخـول مهبط عشق

هر چیز ندیده دیده می شد

آهـوی اسـیر اشـک هایم

از کنج نظر رهیده می شد

بـر حبل مـتین دسـتهایت

معماری دل تنیده می شد

یا اینکه کشان کشان به سویت

پـیشـانی مـا کشـیده می شـد


عکس: محرم93

شعر:وحیده افضلی

حرم امام رضا


ﻣﻦ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﻮﺍﻡ ، ﺑﺎﺯ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﻄﻠﺒﯽ؟

ﺷﺮﻁ ﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﮐﻨﯽ!


عکس: از حقیر - همین امروز زیر بارش باران

شاعر:  ﺣﺴﯿﻦ ﺷﯿﺮﺯﺍﺩﻩ 



مثل همیشه نماز جماعت صبح و زیارت عاشورا را خواندیم. باید اماده حرکت به سمت محل تفحص می شدیم که داخل خاک عراق بود. رمز حرکت آن روز به نام امام هشتم نام گذاری شد: «یا امام رضا علیه السلام».

حرکت کردیم و با مدد از آقایمان کار را شروع کردیم. تا عصر ، هشت تا شهید را بچه ها بوسیدند! چندتا شهید هویت داشتند و چند شهید هم گمنام بودند تا شاید مدرکی از هویت او را پیدا کنند. خط سبزرنگی پشت پیراهنش نمایان شد. پیراهن را کنار زدیم.

 نوشته شده بود : «یا معین الضعفاء» !

متن : از تقویم امتداد سال 86

تصویر: مربوط به روز شهادت امام کاظم علیه السلام

برگرفته شده از صدای نور