آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

۱۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است



حالم بدجور گرفتس ... آره من بدبختم ، بیچاره ام ، بی عرضه ام ، آلوده ام ، واگیر دارم ،
آره ! شیمیایی گناه و معصیتم ، نفسم مریضتون می کنه ، بایدم منو جا بذارید و برید .
بایدم از من فرار کنید ، شماها پاکید ، عزیزید ، آبرومندید ، سالمید . اما من جزام گناه سر تا پامو گرفته . مگه نه ...یه مرداب خشکیده ام ، اما نامردا منم یه زمانی مثل شما زلال و جاری بودم ، پاک بودم ، کنارتون بودم ، رفیقتون بودم ، اگه همه ی اینا نبودم بابا نوکرتون که بودم .
یادته ...حالا ببین ! ببین ! رفیقتون تو این شهر شلوغ جا مونده زیر دست و پا داره له می شه...

نوای زیبای سبکباران با صدای آهنگران


سخنان حضرت آقا در ارتباط با علم




عَلَمِ علم بر زمین نمی ماند.

انشاءالله راهیان خوبی در راه علم باشیم. راه احمدی روشن و شهدای هسته ای پررهرو باد.





دانلود تیتراز زیبای خداحافظ رفیق

-چی میخوای مسلم...؟

-دلتنگ رفتنم...

-مسلم دلش رو گذاشت تو مشت حسین و رفت کوفه...دیگه دلی نداشت که تو غربت کوفه بگیره یا تنگ بشه... اگر مسلمی چرا تسلیم نیستی...اگر دل دادی چرا بی دل نیستی...؟

-دلم گرفته مرتضی....دلم گرفته مرتضی.... این همه چراغ ....توی این شهر....هیچ کدوم چشم هامو روشن نمیکنه.... این همه چشم توی این شهر....مرتضی هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه.... مرتضی این جا همه می دَوند که زنده بمونند ...هیچ کس نمی دَوه که زندگی کنه...... این شهر همش شده زمین...دیگه آسمونی نداره توی این شهر... من دلم آسمون میخواد مرتضی...

-وقتی دلت آسمون داشته باشه...چه توی چاه کنعان باشه... چه توی زندان هارون...آسمون آبی بالاسرته......

-از کجا یه آسمون پیدا کنم مرتضی...؟

-فقط چشم هاتو باز کن....تا آسمون چشم های ساحل تو بالای سرتو ببینی....زمین و آسمون از چشم های اون نور میگره پسر...چشم ها تو روی خودت ببند.....


قربانیان حادثه شین آباد ...

ببین، برشاخه ها کال است گنجشک......رها، افتاده، پامال است گنجشک
بیا، بی دست های مهربانت...............فقط مشتی پرو بال است گنجشک


به مکالمه ی بچه ها دقت کنید :(


نزدیک  حرم که میشی چشات گنبد رو اینطوری می بینه




من بارها فتاده، تو دستم گرفته ای................لطفت زیاد دیدم و کم میبرم ز ِ یاد

پایم اگر به کویی و دستم به سویِ کس......پایم بریده مانَد و دستم شکسته باد

گفتم به دل که بَهر گدایی کجا روم؟..................گفتا برو به طوس بگو یا ابالجواد


 باتشکر از وبلاگ من غلام قمرم //(حاج علی انسانی)


      دود این شهر مرا از نفس انداخته است ............. به هوای حرم کربُ بلا محتاجم

این من یک نگاه به شش گوشه می خواد... توقع زیادی نیست مولای رئوفم


  

متاسفانه خیلی از ما  برای نشان دادن ارادت  به ائمه معصومین علیهم السلام متوسل به یک سری خرافات و بدعت ها می شویم که نه تنها اجر اخروی ندارد بلکه تاثیری در برآورده شدن حاجات ندارد.

خرافات به شکلهای گوناگون بروز می کنند. برخی از مواردی که در حرم امام رضا علیه السلام بیشتر مشاهده شده است و طبیعی است تاثیری در برآورده شدن و قبولی حاجات ندارد عبارتنداز :

1- تشرف به صورت نشسته یا راه رفتن با زانو

2- کشیدن صورت و بدن به زمین که در خیلی از موارد باعث زخمی شدن و نجس شدن مسیر حرکت می شود.

3-برگه هایی توزیع می گردد که شخصی بیماری بسیار سخت داشته و در خواب می بیند که شفا یافته است. باید این مطالب را چندین بار بنویسد و توزیع نماید.

4- بستن پارچه و قفل به پنجره و ضریح مطهر به نیت اینکه تاثیر بیشتری دارد.

5- تجمع زائران در کنار قبر مرحوم نخودکی در هر چهارشنبه و خواندن سوره مبارکه یس و تجمع در کنار مرحوم مجتهدی و خواندن «زیارت جامعه» بر سر خاک ایشان.

تذکر: در زیارت بزرگان مدفون در حرم مثل مرحوم نخودکی نباید از زیارت امام معصوم علیه السلام غافل شد.

6-توزیع بسته های حنا و شکلات با سفارش به انجام برخی عبادات خاص.

عنوان تصویر


انتصاب شمخانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی به جای دکتر سعید جلیلی 

این ویدئو از سوی سایت آپارات حذف شد!! دولت اعتدال گرا رو هم دیدیم!!



و همچنین انتصاب ابتکار برای محیط زیست!

با اتوبوس رفتند با قطار برگشتند!! می ترسم کار به نقل و انتقالات موشکی بکشه!!



اتل متل راحله اخموی بی حوصله.......................مامان چرا گفت بگیر از پدرت فاصله

دلش هزار تا راه رفت بابا خسته کاره ؟.........مامان چرا اینو گفت ؟ بابا دوستش نداره ؟

باید اینو بپرسه اگه خسته کاره....................پس چرا بعضی وقتا تا نیمه شب بیداره ؟

نشونه بیداریش سرفه های بلنده.......شش ماه پیش تا حالا بغض می کنه ، می خنده

شاید اونو نمی خواد اگه دوستش نداره...........پس چرا روی تختش عکس اونو میذاره ؟

با چشمای مریضش عکس و نگاه میکنه.................قربون قدش میره بابا ، بابا می کنه

با دست پر تاولش آلبومی رو که داره........................از کنار پنجره ور می داره می آره

با دیده پر از اشک آلبومو وا می کنه....................رفیقای جبهه رو همش صدا می کنه

آلبوم عکس بابا پر از عکس دوستاشه............عکسی هم از راحله ست تو بغل باباشه

با دیدن اون عکسا زنده می شه،میمیره.....................با یاد اون قدیما بابا زبون میگیره

قربون اون موقعا قربون اون صفاتون..........................دست منم بگیرین دلم تنگه براتون

از اون وقتی که بابا دچار این مرض شد..........مامان چقدر پیر شده بابا چقدر عوض شد

مامان گفته تو نماز برای بابات دعا کن.......................دستا تو بالا ببر تقاضای شفا کن

دیشب توی نمازش واسه باباش دعا کرد...............دستاشو بالا برد و تقاضای شفا کرد

نماز چون تموم شد دعا به آخر رسید...................صدای گریه های مامان تو خونه پیچید

دخترکم کجایی؟ عمر بابا سر اومد...........................وقت یتیم داری و غربت مادر اومد

دخترکم کجایی؟ بابات شفا گرفته.........................رفیقاشو دیده و ما رو گذاشته رفته

آی قصه قصه قصه یه دستمال نشسته................خون سرفه بابا رو این پارچه نشسته

بعد شهادت او پارچه مال راحله است..............دختری که در پی شکستن فاصله است

کنار اسم بابا زائرکربلایی..................................یه چیز دیگه نوشتن شهید شیمیایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای شفای عاجل جانبازان صلوات 
شهدا شرمنده ایم

این 23 ام ها برایم خاطرات طلایی را به همراه دارد..
خاطراتی از جنس ملکوت!
23اسفند 89 شلمچه.. دل گنهکار من عجیب بوی کربلا گرفت
23اسفند90 بود که کربلایی شدم
23اسفند 91 اما دیگر یار مرا نطلبید و دلتنگ کربلا بودم.... شلمچه بودیم .. اینبار اما شهدای کربلایی به زیارت دلهای گنهکار امده بودند...
عجیب است این شور..عجیب است این عنایت!


شهادت امام جعفرصادق علیه السلام تسلیت باد.


برگرفته شده از صدای نور