آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس حرم امام رضا» ثبت شده است

حرم امام رضا


ﻣﻦ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﻮﺍﻡ ، ﺑﺎﺯ ﻣﺮﺍ ﻣﯿﻄﻠﺒﯽ؟

ﺷﺮﻁ ﺁﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﺶ ﮐﻨﯽ!


عکس: از حقیر - همین امروز زیر بارش باران

شاعر:  ﺣﺴﯿﻦ ﺷﯿﺮﺯﺍﺩﻩ 




دریافت
توضیحات: خوشا آن غریبی که یارش تو باشی

ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس 

خاموش کن صدا را نقاره می زند توس 

آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان 

جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس


 
خورشید آسمان ها در پیش گنبد او 



زیارت نوعی پیوند است و می توان آن را قرار گرفتن در مدار معصومین علیهم السلام شمرد. با این پیوند، بهترین سرمایه ی زندگی به دست می آید؛ زیرا برای هر مرد و زنی ، همچون یافتن در و گنج است. اگر زائر را به سوی آشنایی با معصومان و ارتباط با ایشان تشویق کرده اند این را باید به عنوان فیض الهی قدر دانست زیارت حضرات معصومین تجسم ارزشهای الهی و جلوه گاه انوار معنوی اند و رستگاری در پیوند و شناخت ایشان است. امیرمومنان می فرمایند: « رستگارترین مردم کسانی اند که جایگاه مارا بشناسند و با پیوند به ما، به خود تقریب جویند.»

شناخت امامان و پیوند با ایشان ، قرار گیری در مسیر معرفت زلال و ناب اسلام و حق است. ارمغان چنین ارتباطی ، سعادت و نجات و هدایت خواهد بود. آنگونه که در زیارت جامعه ی کبیره بدان باور داریم : سَعِدَ مَنْ وَالَاکُمْ وَ هَلَکَ مَنْ عَادَاکُمْ وَ خَابَ مَنْ جَحَدَکُمْ وَ ضَلَّ مَنْ فَارَقَکُمْ وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّکَ بِکُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَیْکُمْ وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَکُمْ وَ هُدِیَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ


پ.ن)عکس: 22 مرداد 93

متن: کتاب منزلت زیارت


مثل همیشه نماز جماعت صبح و زیارت عاشورا را خواندیم. باید اماده حرکت به سمت محل تفحص می شدیم که داخل خاک عراق بود. رمز حرکت آن روز به نام امام هشتم نام گذاری شد: «یا امام رضا علیه السلام».

حرکت کردیم و با مدد از آقایمان کار را شروع کردیم. تا عصر ، هشت تا شهید را بچه ها بوسیدند! چندتا شهید هویت داشتند و چند شهید هم گمنام بودند تا شاید مدرکی از هویت او را پیدا کنند. خط سبزرنگی پشت پیراهنش نمایان شد. پیراهن را کنار زدیم.

 نوشته شده بود : «یا معین الضعفاء» !

متن : از تقویم امتداد سال 86

تصویر: مربوط به روز شهادت امام کاظم علیه السلام

//bayanbox.ir/id/39946781992002675?view



دریافت

پ.ن)
تصویر: روز شهادت امام جوادالائمه علیه السلام
شاید صوت رو بگید برای خداست... ولی من یاد امام رضا علیه السلام میفتم. // از عاشق چه انتظاری دارید که با شنیدن هر آهنگ یاد عشقش نیفته؟!

اجازه برای ورود به حریم حرم، نوعی رعایت ادب و نیز احترام گذاشتن تلقی می شود. اذن ورود زمینه ی درونی و قلبی برای زائر فراهم می کند تا با امادگی و حضور قلب، از حضور در حرم و الطاف الهی عطاشده به زائران بهره مند شود. شهید اول ضمن تأکید بر ایستادن زائر بر درگاه حرم، این جمله را یاداور می شود، که ترجمه ی آن این است: (زائر کنار در حرم بایستد و دعا کند و اذن بطلبد.

اگر در دل خود خشوعی احساس کرد و رقت قلب حاصل شد وارد شود. وگرنه بهتر است که برای ورود، زمان دیگری انتخاب کند که رقت قلب و خشوع حاصل شود؛ زیرا غرض مهمتر از ورود به حرم، حضور قلب است تا انسان از رحمت خدا بهره مند شود.اذن طلبی برای ورود به حرم را می توان از آیه ی یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ نیز استناد کرد.

در این آیه، مومنان از ورود بی اذن به خانه ی پیامبر نهی شده اند؛ البته این آیه آستان معصومان علیهم السلام را نیز شامل می شود.

منبع: کتاب آداب زیارت

عکس: روز شهادت امام جوادالائمه علیه السلام

از رضا تا آل محمد

نسبت زیارت امام رضا علیه السلام با سایر ائمه علیهم السلام چیست؟ ثواب زیارت ایشان، مساوی است یا برتری وجود دارد؟

با درنگ در روایات صحیحی که درباره ی فضیلت زیارت ائمه اطهار علیهم السلام وجود دارد متوجه می شویم که زیارت امام رضا علیه السلام برتر شمرده شده است. گذشته از روایات خاصی که از امام محمدتقی علیه السلام درباره برتری زیارت امام رضا علیه السلام به زیارت امام حسین علیه السلام بیان شده است، محدث بزرگ شیعه، حرعاملی، با تکیه بر روایتی انتخاب زیارت ثامن الائمه علیه السلام به سایر ائمه علیهم السلام را مستحب می شمارد. او به این روایت اشاره می کند: رُوی أنٌ زوٌار الائمٌة یقعدون مع الائمٌة یوم القیامة، و أنٌَ أعلامهم درجة زوٌار الرضا(علیه السلام) ؛ روایت است که در روز رستاخیز، زوار ائمه اطهار علیهم السلام هستند و زوار امام رضا علیه السلام برترین درجه را دارند. حرعاملی، هدایة الامة، ص510

منبع: کتاب منزلت زیارت

عکس: مربوط به صبح روز نیمه شعبان

مادرم میگن : «وقتی دنیا اومدی، اولین جایی که بردمت حرم امام رضا علیه السلام بود. می خواستم تو رو با مولا آشنا کنم. »

این رشته ی دوستی من با مولا هم از اون زمان بافته شده... و از سال 89 این رشته محکم و محکمتر میشه.

این اول زندگی من بوده که برام روایت کردند... اما آخر زندگیمو هر بار وقتی به حرم میرم با چشم خودم دیدم. از پایین پای حضرت که وارد حرم مطهر میشم، چندین تابوت می بینم که اومدن آخرین زیارتشونو بکنن و برن. اول اذن دخول میخونن و وارد حرم میشن... در مقابل درب صحن آزادی (که در عکس هم می بینید) توقف می کنند، بعد وارد حرم میشن... خاک فرشهای حرم مطهر رو روی تابوت می ریزن.... چه حس وحال غریبی دارم الان ...

شاید لفظ آخرین زیارت درست نباشه، چون قطعاً اونها یکبار به زیارت مولا اومدن... البته شاید با معرفت زیارت نکردن...! ولی میدونم این آخرین زیارت اونها نیست.

خود مولا وعده دادند: «هر که مرا در غربتم و دوری مزارم را زیارت کند، روز قیامت در سه جا به فریادش می رسم تا از هول و وحشت آن مکان ها نجاتش دهم؛ هنگامی که نامه های اعمال را می دهند، هنگام صراط و هنگام سنجش اعمال.»

وعده ی مولا حق هست.. پس این آخرین زیارت اونها نیست. ولی آخرین نگاهشون هست به گنبد طلای انیس النفوس.

دارم این مطالبو می نویسم، یک حس هیجان دارم... هم مثبت و هم منفی!

مثبت از این لحاظ که : شاید یکبار از زیاراتی که رفتم مورد قبول واقع شده و مولا رو در اون دنیا زیارت خواهم کرد و او شفیع من خواهد شد. و منفی از این لحاظ که: شاید این آخرین و نگاه و آخرین زیارت من باشه...!

این بیت شعر مدام میاد توی ذهنم:

گرچه با نامه ی بد آمدم اما خدا

چندباری هم به مشهد آمدم

______________

متن و عکس از خودم

 

پاهایت برهنه ات را روی سنگفرشهای داغ .. می گذاری...!

خسته ای .. لبانت از تشنگی ترک برداشته اند.. می رسی به سقاخانه..

یک جرعه آب ...

سرت را کمی که بالا می آوری تا آب را بنوشی.. چشمت به گلدسته ها می افتد

چقدر گوارا بود.. سلام بر لبان تشنه ات "یاحسین(علیه السلام) "

گلدسته ها آسمان هفتم را خط می کشند..

قدم می کشند آرام آرام .. از سیاهی خاک تا سپیدی افلاک

ستاره ها بر مدار گنبد می درخشند، قطره های عرق اما می درخشد بر پیشانی ات

با بالهای گسترده ی فرشتگان، می رسی در محضر یار...

ملائک به حضورت مباهات می کنند...

"اُدخُلوها بِسَلامٍ آمنین"

متن و عکس از خودم/حرم رضوی-میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام



کسی چه می دانست ، گناه سراپای وجودم را غرق در خود کرده بود!
کسی چه می دانست ، قلب من زنگار گرفته است!
کسی چه می دانست ، من هم با همین قلب پر گناه هوای حسین را بر سر دارم و کویش!
تنها او می دانست!
حرفهایم را به او می گفتم چرا که او هیچگاه به خاطر حرفهایم مرا تمسخر نکرد...
هیچگاه نگفت تو کجا و کربلا کجا؟
هیچگاه نگفت : بچه ای هنوز!
هیچگاه نگفت : اول برو آدم شو!
همه می خواستند به من درس اخلاق بدهند .. با سرکوفت! به زور و دور از محبت .. او به من چیزی نمی گفت که دلم برنجد!

او مرا بوسید ... و برات کربلا داد . بدون هیچ سرکوفتی! بدون هیچ منتی!
شنیده بودم او رئوفاست و انیس النفوس!
اما باور نداشتم...

حال من مانده ام و یک دل کربلایی و سوخته ... و یک صحن آزادی ! همین...
برگرفته شده از صدای نور