آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

مقصود تویی...کعبه و بتخانه بهانه

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ب.ظ





این ارتفاع سهم بال و پرمن نبود

تا بود آسمان و زمین مال من نبود!

می گفتی آسمان همه اش سهم من ولی...

این شرح مختصر همه ی فال من نبود!

ابری وزید ، پنجره ام تار تار شد

طوری که سایه ام هم دنبال من نبود!

(در آسمان پرشده از ابرهای شوم

جایی برای ما- من و امثال من- نبود!)

من خواب، من اسیر سیاهی، اسیر خاک

جز تو کسی به فکر من و حال من نبود

«تو» به غیر جان نداشتی و «من» به غیر تو!

«تو» نعره بود! آه که جز ناله «من» نبود!


پ.ن)

شاعر: امیر اکبرزاده

عکس: ماه رجب/ خرداد 91

متن شعر: از تقویم امتداد سال 86

آهنگ: تیتراژ ماه عسل 93

نظرات (۱)

  • آرام mosafer88
  • مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه

    یا ارحم الراحمین های ستون های امید دلم
    یا غیاث المستغیثین ِ چشمان منتظرم
    یا غایت الامال العارفین سرزمین اندیشه ام
    یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ...

    سلام
    دعامون کنین
    اللهم صل علی محمد و ال محمدو عجل فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین
    پاسخ:
    سلام علیکم
    محتاجم به دعا
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    برگرفته شده از صدای نور