- ۳۰ دی ۹۵ ، ۱۴:۴۸
- ۳ نظر
وقتی در عرض چند دقیقه یک ساختمون ریخت یاد قیامت افتادم و ...این آیه برام تداعی شد
فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ * یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ *
وقتی در عرض چند دقیقه یک ساختمون ریخت یاد قیامت افتادم و ...این آیه برام تداعی شد
فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ * یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ * وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ *
میدونی چیه؟
برای من هیشکی توی دنیا تو نشدی ، چرا اینقدر خوبی...
خواب از سرم پریده و منتظرم صبح بشه که بیام پیشت....
فکر می کردم مشهد چقدر خوبه ولی دیدم اینجا هم آش دهنسوزی نیست! بدون تو اینجا هم به دلگیری تهرانه! به همون مزخرفی..
خیلی دلم گرفته :"(((
هر چی باشی و هر چی داشته باشی
هر چقدر هم که سینهچاک هات زیاد باشن
تهش یک کفن میمونه برات!