آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

 

روز "سرد و آرام" فناوری هسته‌ای

دولت نهم هنوز ۹ ماهه نشده بود. با توجه به آنچه بر سر پرونده، تاسیسات و دانشمندان هسته ای کشور آمده بود،‌ انتظارها از دولت نوپا چندان زیاد نبود. این بود که وقتی گفته شد در فروردین ماه خبری خوش از جهش هسته ای ایران در راه است، اغلب ناظران سیاسی باور نمی کردند که این خبر "دستیابی ایران به فناوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز" باشد. این مژده در ۲۰ فرودین ۸۵ دل همه ایرانیان را شاد کرد و یک سال بعد با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، تلاش های افتخارآمیز دانشمندان جوان ایران اسلامی برای همیشه در تاریخ ثبت شد و این روز، «روز ملی فناوری هسته ای» نام گرفت. پس از آن بود که هر ساله، مراسم جشنی در این روز برگزار می شد، و بهانه‌ای شد برای رونمایی از دستاوردهای هسته‌ای کشورمان.

به عنوان نمونه در سومین جشن ملی فناوری هسته‌ای از دو دستاورد بسته بندی سوخت و آماده کردن سوخت برای قرار گرفتن در رآکتورها و آزمایش ٢ نوع سانتریفیوژ جدید با ظرفیت چند برابر رونمایی شد. یک سال بعد و در چهارمین جشن ملی فناوری هسته‌ای در ۲۰ فروردین ۸۹ از اولین نمونه سوخت مجازی رآکتور تهران (میله سوختی مجازی) و نمونه اول نسل سوم سانتریفیوژها رونمائی شد. تولید دی اکسید اورانیوم طبیعی با خلوص هسته‌ای به عنوان خوراک نیروگاه آب سنگین اراک، رادیو داروی، ۶۴CU-ATSM، ساخت دستگاه طیف سنج جرمی چهار قطبی، استقرار هم‌زمان سامانه‌های پرتودهی در دو استان کشور، تولید ژنراتور رادیو دارویی گالیوم-۶۸ / ژرمانیوم – ۶۸ برای اولین بار در آسیا، تولید ایزوتوپ‌های پایدار در مجتمع آب سنگین اراک و ساخت اولین شتابگر الکترواستاتیک ۲۰۰KeV در ایران هم دستاوردهای جدیدی بودند که در پنجمین جشن روز ملی فناوری هسته‌ای در سال ۹۰ رونمایی شد.

و این روند همچنان ادامه داشت تا مردم نتایج ایستادگی و مقاومت خود در مقابل دشمن و حمایت از توان شگرف دانشمندانشان را به عینه ببیند و قوت و امیدشان چندین برابر شود.

اما انگار سرنوشت هشتمین جشن روز ملی فناوری هسته‌ای متفاوت است و خلاف سال‌های گذشته خبری از جشن احتمالی این روز و لحظه‌شماری برای رونمایی از دستاوردهای جدید دانشمندان نبوده است. گویا تمایل چندانی برای پرداختن به این روز ملی که اتفاقاً همزمان با مذاکرات هسته ای وین هم شده است، وجود ندارد.



امام خامنه ای (مدظله العالی):

در مورد دانشهای پیشرفته و روز، الان هم درهای مراکز علمی مهم بِروز دنیا به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی بسته است، امّا درعین‌حال، ما در نانو پیشرفت کردیم، در هسته‌ای پیشرفت کردیم، در سلّولهای بنیادی پیشرفت کردیم، در صنایع دفاعی پیشرفت کردیم، در صنایع پهپاد و موشک، به کوری چشم دشمن، پیشرفت کردیم؛

 چرا در اقتصاد نتوانیم پیشرفت کنیم؟! ما که در این سر صحنه‌ها و عرصه‌های گوناگون این همه موّفقیّت به دست آوردیم، در اقتصاد هم اگر عزممان را جزم کنیم و دست به دست هم بدهیم، میتوانیم اقتصاد را شکوفا کنیم.

چشممان به دست دشمن نباشد که کِی این تحریم را برمی دارد، کِی فلان نقطه را موافقت می کند؛ به درک! نگاه کنیم ببینیم خودمان چه‌کار میتوانیم بکنیم.

صوت پیام امام خامنه ای را از زیر دریافت نمایید.


با تشدید تحریم های غرب علیه ایران، به خصوص پس از توافق ننگین ژنو ، شاهد یک رویکردی جدید در اقتصاد کشور بودیم. کلمه ای که شاید بارها و بارها در رسانه ها دیده و شنیده اید ، "اقتصاد مقاومتی" که رهبر معظم انقلاب تاکید زیادی بر این رویکرد دارند. اما این رویکرد جدید در اقتصاد چه پیامی دارد؟

به نظر می رسد رهبر معظم انقلاب، در چیدمان این رویکرد قصد شکستن ساختار تحریمها دارند. تحریم هایی که ظالمانه علیه ملت ایران وارد می شود. پس از توافق ننگین ژنو، که غرب تحریم های جدیدی را وضع نموده است، بدیهی است که ما نباید تن به ذلت بدهیم. چرا که اساس انقلاب ما، مبارزه حق علیه باطل است. مبارزه ای غیورانه ، و البته با زیرکی.

ساختار تحریم ها فقط با عزم و اراده ی ملی شکسته خواهد شد. نگاه به توانایی های درون کشور، ظرفیت های نهفته، مدیریت جهادی به همراه عزم ملی همگی دست به دست هم می دهند تا ما یک حماسه ی دیگری را نه تنها در تاریخ ایران، بلکه در تاریخ دنیا به ثبت برسانیم.

این تاریخ ساخته خواهد شد. با دستان من و تو!

بیا با هم در ساختن حماسه ای دیگر ، تلاش کنیم. بیا دست در دست هم بدهیم و برای مبارزه ی حق علیه باطل تلاش کنیم. دیروز جهاد در راه خدا پشت سنگرهای جبهه بود. امروز اما در سنگر علم و پشتکار ، تولید و عدم مصرف گرایی و اسراف، ساخته خواهد شد.

وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ...

 

مـــرد گریست...

این روزها زیاد بگو سلام بر امیر المومنین(علیه السلام)

کسی جواب سلامش را نمی دهد!

صلی الله علیک یا امیرالمومنین یا علی ابن ابی طالب (علیه السلام)

 

الحمدلله امسال سعادتی داشتم که در روز اول سال جدید به کربلای ایران سفر کنم. توی اتوبوس طبق معمول، مسئول کاروان پوستر شهدا رو به شیشه ی اتوبوس نصب می کرد. برای شیشه ی کنار من نصب نکرد. توجهم به پوستری جلب شد که در صندلی کناری من نصب شده بود. چهره ای زیبا و متبسم، بله، "شهید حجت الله رحیمی" . رفتم به همسفرم گفتم: « اجازه دارم این پوستر رو بردارم برای شیشه ی سمت خودم؟» . ایشون اجازه داد و من هم اول توجهم جلب شد به وصیتنامه ی شهید بزرگوار.

راستش وقتی وصیتنامه رو خواستم بخونم اول توی دلم گفتم: ببین 9ماه فقط ازت بزرگتره، چقدر درک و فهمش بالاست. چقدر برای مرگ آماده بوده که وصیت نوشته!! بعد اونوقت همش ادعا داری....دغدغه هاش رو که با خودم مقایسه کردم، راستش از خودم بیزار شدم.

خلاصه شروع به خوندن کردم ...

«برادران!/ شما در حالی به این وصیت گوش فرا می دهید که این حقیر فقیر، دست از دنیا کوتاه دارد و چشم امید به دعای شما عزیزان دوخته است. می خواهم آنچه در تمام عمر علی الخصوص در این اواخر بیش از هر چیزی مرا بیشتر داغدار می کرد و جگرم را می سوزاند با شما در میان گذارم. عزیزان! دوری از امام زمان (عج) مرز سالها و قرنها را در نوردیده است. اکنون بیش از هزاران سال از محرومیت عالم از دیدار با آن حجت خدایی می گذرد. آنچه تلخ و اسفبار است این است که شیعه چه بد با غیبت مولایش خو کرده است. چه ناجوانمردانه بریدن از مولا برایش عادت شده است. چه بی معرفتیم ما که اصل کل خیر برایمان فرع شده است.»

به آخر وصیت که رسیدم، بغض گلویم را می فشرد ... به خاطر این همه بصیرت، این همه ایمان این جوان به امام زمانش به او غبطه خوردم... و ساعتها به فکر فرو رفتم... به اینکه چه کار باید کرد؟ حال من که دستم از شهادت کوتاه است، چه باید کرد؟ چه اندازه برای مولایم کار کرده ام؟ و  ... و ... و ... .

چسبهای دور پوستر را صاف کردم. پرده را کنار کشیدم. به شیشه چسباندم. هربار که به عکسش نگاه می کردم، به راستی یاد امام زمانم می افتادم و تاثیری که یک شهید حتی پس از شهادتش می گذارد. و این آیه را زمزمه می کردم "گمان نکنید آنها که در راه خدا کشته شده اند، مرده گانند. بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند."

بار دیگر شاهد پرپرشدن جوانی دیگر در راه فریضه ی امربه معروف  و نهی از منکر هستیم. واجب فراموش شده ای که باعث گستاخی عده ای شده تا حدی که جان فرد آمر تهدید شده و حتی به شهادت می رسد.

این روزها بازار پیامکهای تبریک عید داغ داغ است. داشتم فکر می کردم که ریاست دولت یکبار تبریک گفته چرا هزینه ی زیادی را صرف این کار کرده است؟! گیرم که اپراتورها هزینه ای دریافت نکرده اند ... همانها بهتر نبود به جای این کار فرمالیته این هزینه را برای درمان علی می دادند؟!

بهتر نبود که آقای حقوقدان بجای هزینه یک میلیاردی پیامک نوروزی بخشی از هزینه های درمان شهید امربه معروف را میداد؟!

تدبیـــر کجاست؟ امیــــد چیست؟

_________

پوستر: shia-art.ir

برگرفته شده از صدای نور