- ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۹
- ۲ نظر
عقربه های ساعت 4 بعدازشهر را نشان می دهد...
هوا گرم است ... گرم...!
بنوش به یاد حسین (علیه السلام)
حرم مطهر-صحن آزادی
عقربه های ساعت 4 بعدازشهر را نشان می دهد...
هوا گرم است ... گرم...!
بنوش به یاد حسین (علیه السلام)
حرم مطهر-صحن آزادی
جهت نمایش بر روی تصویر کلیک کنید.
کاری از گروه فریم افسران
امام خمینی(ره): آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحهٔ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخ نشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندهٔ کوخ نشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. ( ۰۱/۰۱/۱۳۶۲)
کاری از گروه فریم افسران
به مناسبت ولادت امیرالمومنین (علیه السلام) و روز پدر ،تقدیم به شهدا و فرزندان معززشان
جهت نمایش بر روی تصویر کلیک کنید.
ای پیش پرواز کبوتر های زخمی
بابای مفقودالاثر، بابای زخمی
دور از تو سهم دختر از این هفته هم پر
پس کی؟ کی از حال و هوای خانه غم پر؟
گیرم پدر یک آدم فرضیست ، باشد
تا کی فشار خون مادر بیست باشد؟
تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی
یک قاب چوبی روی دست میخ بودی
توی کتابم هر چه بابا آب می داد
مادر نشانم عکس توی قاب می داد
اینجا کنار قاب عکست جان سپردم
از بس که از این هفته ها سرکوفت خوردم
من بیست سالم شد هنوزم توی قابی ؟!
خوب یک تکانی لااقل مرد حسابی!
یک بار هم از گیرودار قاب رد شو
از سیم های خاردار قاب رد شو
برگرد تنها یک بغل بابای من باش
ها ! یک بغل برگرد تنها جای من باش
شاید تو هم شرمنده ی یک مشت خاکی؟!
جا مانده ای در ماجرای بی پلاکی
عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
ای دست هایت آرزوی دست هایم
ناز و ادایم مانده روی دستهایم
تنها تلاشش انتظار است و سکوت است
پروانه ای که توی تار عنکبوت است
امشب عروسی می کنم جای تو خالی
پای قباله جای امضای تو خالی
ای عکس هایت روی زخم دل نمک پاش
یک بار هم بابای معلوم الاثر باش
شاعر : عظیم زارع
جهت نمایش کلیپ بر روی تصویر کلیک کنید.
به مناسبت چهلمین روزشهادت، جانباز فتنه ی 88 - سیدعلیرضا ستاری
دانلود کلیپ با کیفیت بهتر : www.aparat.com/v/2dC
نام و نام خانوداگی : سیدعلیرضا ستاری
ولادت: 1361
تاریخ جانبازی: عاشورای 88
تاریخ شهادت: 92/11/17
پناهنده توایم آقا...
یا ضامن آهو، به ضریحت که چشم مى دوزم، رازى میان زمزمه هاى من با تو از نگاهم جارى است. راز نهانى ام را بخوان که هلال طلایى گنبدت، ماه شبهاى تار دلشکستگان است. رو به روى جلال تو مى ایستم تا اشکهایم را قطره قطره در صحن حرمت جارى کنم.
پنجره فولاد تو، جاده ابریشمى است براى ذهن خستگان تا به تو پیوند خورند.
در هیاهوى بى پناهان، پاسخ تو را مى شنوم که از آن سوى پنجره زمزمه مى کردى: «نگاهدار سر رشته تا نگهدارم».
بیا و زائرانت را که پرندگان بى بال و پر تواند و به نوشیدن جرعه اى از نگاه تو دلخوشند، همچون کبوتران گنبدت پناهگاه باش.
«هشتمین رکعت عشق»
رضا جان! گلوى بغض کرده زائرانت، امروز به دنبال واژه اى است براى شهادتت. کبوتران، به صف مى نشینند تا یکى یکى رو به روى تو اداى احترام کنند. اى بى کرانه! کدام دریایى که کشتى نشسته گان عالم، در کنار تو پهلو مى گیرند تا در لنگرگاه مهر تو، چند روزى آشیانه کنند؟
تو کدام آسمان صافى که همه در هواى تازه یادت نفس مى کشند تا دل شوره هاى بى کران تنهایى خود را به آرامش پرکشیدن در خنکاى گنبدت برسانند؟
غروبها وقتى گامهاى سبز صداى اذان در مناره ها مى پیچد و دل را در لذتى هراسان رها مى کنم، در سقاخانه دلم آماده اقامه هشتمین رکعت نماز عشق مى شوم.
♣السلام علیک یا على بن موسى الرضا♣
سودابه مهیجى
عکس از وبلاگ : من و دوربینم