آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

باب المراد

دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۱۲ ق.ظ

یادش بخیر

تاریخ ورودم به این مکان مقدس
20اسفندماه 1390

همه کاروان ها رو فقط یکبار به هر مکان می برن،همچنین یک بار به کاظمین
اما ما دوبار رفتیم ،یک بار اول سفر و یک بار در آخر سفرمون
بار دوم راهمون نمیدادند ، یادمه می رفتیم دم در ترمینال راهمون نمی دادند بعد از روی یک پل رد می شدیم دوباره می رفتیم....
بار سوم که از روی پل رد شدیم ...به گنبد آقا امام موسی کاظم و امام جواد نگاه کردم ... بغض گلومو گرفته بود...اشکام جاری شد...
فقط گفتم مولای من... فردا که به پابوس فرزند و پدر بزرگوار( امام رضا) رفتم ... از شما دلگیرم که منو به خونتون راه ندادید...
این بار دیگه ما رو راه دادن و ساعتها در صحن و سرای منور نشستیم و ...


یادش بخیر


من دور ے از حرم کشیده ام درک مے کنم

این روزها ضریح قدیمی چہ مے کشد

  • رضوی

نظرات (۶)

شهیدهمت:من زندگی رادوست دارم،نه آنقدرکه آلوده اش شوم وخویشتن راگم وفراموش کنم.من متنفربودم وهستم ازانسان های سازشکاروبی تفاوت ومتاسفانه جوانانی که شناخت کافی ازاسلام ندارندونمیدانندبرای چه زندگی میکنند
یادش بخیر
کاش یک بار دیگه نصیب ما می شد
آخرین پنج شنبه ماه شعبان
baran313.blog.ir
  • مـــ ــهـــ ــدیـــ
  • چه رزق زیبائی داشتید
    سلام ممنون از این که سر زدین بازهم سر بزیند
    سلام
    با احترام لینک شدید
    لطفا منو با اسم چشم زلال لینک کنید
    در ضمن برای سوالم توی وبلاگم جوابی بدید
    ممنون.....
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    برگرفته شده از صدای نور