سنگ ، تانک ، صهیونیست
سنگ ، تانک، صهیونیست!
سنگ، کاغذ، قیچی...
سنگ، کاغذ،قیچی...
شاید بارها بازی کرده اید این کلمات را
درسایه ی سقفهای موشک نخورده
و دیوارهای بولدوزر نشده
ما هر روز با آدم بزرگها
سنگ، تانک، صهیونیست بازی می کنیم
در هیجان سرخ
حتما
اوازه ی یک قل دو قل ما را شنیده اید
وقتی بر برجهای کاغذی
دعای باران می خوانند
برای خانه هامان
باران توپ... باران موشک ...
اینجا مادران پرعاطفه
هر روز در انتظاری مخوف
تانکهای بی عاطفه را می یابند مبادا...
اینجا کارشناسانِ (اوقات فراغتت را چه می کنی؟)
حرفی برای گفتن ندارند
... شما اهل کجایید
شبهایی که زخم هامان را
به چشم مادرانمان
سوعات می دهیم و
قبل از خواب مسواک... نه!
آرزوی شهادت می کنیم
دیروز زن همسایه
شهادت تازه دامادش را جشن گرفت
تا همه ببینند
مردیِ زنانی که مهرشان
زخم است و نفقه شان زخم
ببینید! اینجا بازی سن نمی شناسد
سنگ، تانک، صهیونیست
سنگ، تانک، صهیونیست
میلاد عرفان پور
پ.ن)
1. شعر از تقویم امتداد/سال86
2. روز قدس نزدیکه....
- ۹۳/۰۴/۱۵