مدافع حرم
چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۰۹ ق.ظ
دیروز برای اولین بار حس خوب مدافع حرم بودن را تجربه کردم
حس اینکه هر لحظه ممکن بود آخرین تنفسم در زمین باشد، خیلی برایم عجیب بود
در یک قدمی شهادت بودم اما لیاقت نداشتم
به زندگیم که نگاه می کنم حضور مولا را احساس می کنم ، در لحظه لحظه اش ...
کوچکترین حوائجم را حتی برای چندساعت هم که شده برآورده می کند مولاجان
یاعلی ابن موسی الرضا
پ.ن) برداشت از متن، آزاد می باشد.
حس اینکه هر لحظه ممکن بود آخرین تنفسم در زمین باشد، خیلی برایم عجیب بود
در یک قدمی شهادت بودم اما لیاقت نداشتم
به زندگیم که نگاه می کنم حضور مولا را احساس می کنم ، در لحظه لحظه اش ...
کوچکترین حوائجم را حتی برای چندساعت هم که شده برآورده می کند مولاجان
یاعلی ابن موسی الرضا
پ.ن) برداشت از متن، آزاد می باشد.
- ۹۵/۰۷/۲۱
خداوند حتی به اسماعیلش هم آن را نمی دهند
شاید یک هدیه باشد
نفر سوم در نه آبی نه خاکی شهید فکر کرد که بپذیرد یا نه
یه نکته عجیب درباهر این متنتون چند ساعت پیش به ذهنم اومد
با خودم می گفتم فرض کن الان کسی بر اثر اتفاق اجلش فرا برسد
داشتم توی ذهنم گزینه های حسینی بودنش رو ترسیم می کردم کجا باشه
یکیش این بود که مثلا برای رفتن به عزای امام حسین سمت حرم امام رضا رفته باشه
و به مقصد دیگری برسه!
قبول کردم مرگ شیرینی است اما راضی نشدم اما به اختیار خودش گذاشتم و نوشتن مطلبی برای رخصت به هر راهی که خواست و...!