وصلهی جور
سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۴ ب.ظ
گفتم که شکایتی بخوانم * از دست تو پیش پادشا من
کاین سخت دلی و سست مهری * جرم از طرف تو بود یا من ؟
دیدم که نه شرط مهربانی است * گر بانگ بر آرم از جفا من
گر سر برود فدای پایت * دست از تو نمی کنم رها من
جز وصل تو ام حرام بادا * حاجت که بخواهم از خدا من
گویندم از او نظر بپرهیز * پرهیز ندانم از قضا من
هرگز نشنیده ای که یاری * بی یار صبور بود تا من.
سعدی
این شعر من را یاد دوسال پیش در چنین روزهایی انداخت و به خود که آمدم صفحه گوشی را خیس از اشک دیدم.