آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

یاد ما کردی :)

پنجشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۴ ب.ظ

یک گوشه از خونه‌ش نشستم اومد کنارم نشست و سر حرفو باز کرد.

پرسید چی شده جوون؟ خسته به نظر میرسی،چی می‌خوای که یاد ما کردی :)

گفتم:یعنی ما دل نداریم، قلبم سنگِ سیاهه ولی گاهی دنبال نوره اومدم خودتونو ببینم من فقط شما رو می‌خوام.

صدای روضه ارباب منو به خودم آورد، شب زیارتیه آخه، دل ماهم که از سنگ نیست هفت سال دوری هم کم نیست.


+ندهد مهلت گفتار به محتاج کریم، گوش این طایفه آواز گدا نشنیده

  • رضوی

نظرات (۳)

  • سربازِ روزِ نهم
  • به قول بنده خدایی
    با اینکه متوجه نشدم اما بیت آخر همین طوره
    پاسخ:
    پس اصل مطلبو متوجه شدید.
  • سربازِ روزِ نهم
  • خب زیارت قبول
    از بس این شعر رو برای امام رضا تصور کرده ام که باقی متن تحت الشعاع قرار گرفت 
    یادمه دو سه روز پیش توی مسجد گوهرشاد یه نفر در حسرت کربلا داشت جمعی رو آتیش میزد
    چقدر دلم امام رضا میخواد...




    سربزنید
    پاسخ:
    وبتونو دنبال کردم.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    برگرفته شده از صدای نور