آفتاب هشتم

نکند منتظرِ مُردنِ مایی آقـــا ...!

خداحافظ رفیق

شنبه, ۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۶ ب.ظ

دوره ی نوجوانی که شروع میشه آدم شروع میکنه به الگوگیری. یادمه اون موقع ها همش دنبال یک کسی بودم که از بقیه برتر باشه، از لحاظ علمی-ظاهری- مثلا خوش تیپ باشه، خوشگل باشه ولی درساش هم خوب باشه. تحصیلاتش بالا باشه. از نظر من همچین کسی می تونست الگوی من بشه.

یا مثلا زندگی یک دانشمند رو می خوندم دلم می خواست دقیقاً مثل اون باشم.. حتی روی خواب من اثر داشت. این الگوگیری ها همچنان ادامه داشت. یادمه اون موقع ها بازار عکس محمدرضا گلزار داغ داغ شده بود. از مدرسه که فارغ می شدیم ، دوستام همه می رفتن توی مغازه ای که نزدیک مدرسه مون بود عکساشو می خریدن... حتی برای بعضیها شده بود الهه ی زیبایی ...

ولی من هیچ وقت حتی به ذهنم خطور نمی کرد که همچین کسی رو الگوی خودم بگیرم. ولی خب هر روز مجبور بودم که دم در اون مغازه منتظر دوستام بمونم که تنهایی خونه نیام. اون موقع ها چون مانتویی بودم دوستای مامانم می گفتن: ما دخترتون رو همیشه تحسین می کنیم چقدر درساش خوبه و تمیز و مرتبه و توی مدرسه همیشه اوله ..  همین تحسین ها باعث شد که دوستانم رو از دست بدم و تنها بمونم.

و دیگه کسی نبود که باهاش بیام خونه... این باعث شد که من در همین تنهایی هام بیشتر فکر کنم و راه زندگیمو بهتر بتونم انتخاب کنم. این طبیعی بود که اگه بیشتر با اونها بودم شاید من هم از افکارشون رنگ می گرفتم...

این بود که روزها همینطور می گذشت تا یک روز خواهرم به من پیشنهاد داد که یک فیلم رو ببینم...

گفت: بهت پیشنهاد می کنم حتما این فیلمو ببینی

گفتم:اسمش چیه؟ علمیه؟

گفت: نه! در مورد یک جانباز شیمیایی هست. اسمش خداحافظ رفیقه

راستش تمایلی به دیدن این فیلم نداشتم ولی نگاش کردم.

یادمه وقتی این فیلمو دیدم اینقدر گریه کردم و اینقدر تاثیر عمیقش رو حس کردم که هیچ چیز دیگه ای نمی تونست اینقدر روی من تاثیر بذاره. بعدش هم علاقه مند به فرهنگ شهادت شدم و اولین تغییرم این بود که اواخر سال اول دبیرستانم چادری شدم. بعد شروع به مطالعه در مورد زندگی شهدا کردم ... اولین کتابی هم که خوندم "نیمه پنهان ماه/ زندگی شهید مهدی زین الدین" بود که واقعا توی زندگیم تاثیر گذاشت.


حالا شما ببینید با اون محیطی که ما توش زندگی می کردیم و زندگی می کنیم، با اون دوستانی که من داشتم، اگر یک فیلم دیگه جایگزین "خداحافظ رفیق" می شد یا یک کتاب رمان جایگزین "نیمه پنهان ماه" می شد، من الان دقیقاً کجای این دنیا قرار داشتم؟!

الحمدلله که در مرکز دنیا هستم ... توکلتُ علی الله.

نظرات (۳)

  • منتظران ظهور
  • سلام علیکم

    رمضان مبارک...(مطلب شماره14)
    منتظر شما و نظرات زیباتون

    التماس دعا
    یا علی مدد
    ................................
    گروه فرهنگی منتظران ظهور
    پاسخ:
    سلام علیکم
  • سرباز بی پلاک..
  • سلام من..
    ممنون از مطالب خوبتون..
    ان شاالله که همه بتونن هدف واقعی خودشونو بموقع پیدا کنن.. .یامهدی(عج)
    پاسخ:
    سلام علیکم
    ممنونم
  • شهید علیرضا حجتی(خادم الشهدا)
  • پرسیدم : کدام راه نزدیکتر است؟
    گفت : به کجا ؟
    گفتم :
    به خلوتگه دوست !
    گفت : تو مگر فاصله ای می بینی بین دل و آنکس که دلت منزل اوست ...!!

    سلام و نور ...
    با حرفاتون کاملاً موافقم...
    بهترین فیلمی که تا حالا دیدم و چندین و چند مرتبه هم دیدم و لذت بردم همین مجموعه سه قسمتی خدا حافظ رفیق بود...
    توفیق درک شهرالله گوارایتان.
    طاعات و عبادات قبول .
    بروزم....
    التماس دعای فرج و شهادت...
    پاسخ:
    سلام علیکم
    متن عالی

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    برگرفته شده از صدای نور