- ۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۳۸
- ۳ نظر
برجام پاره شد و حاصل پنج سال امیدِ عدهای از مردم تباه شد.. کاری ندارم به درست و غلط بودن انتخاب مردم، ولی بازی کردن با سرنوشت میلیونها انسان دلِ عجیبی میخواهد، اینکه غول اقتصاد از هر طرف مردمی که تو را انتخاب کردند در فشار قرار دهد دلار گران شود سکه گران شود و تو باز هم به چرندیاتِ خود ادامه دهی! چه دلی داری... عجب دلی داری...
هیچ به دست نیاوردیم و در قبالش چه ها از دست دادیم ! مهمتر از همه مردم، امان از طبقه ی ضعیف مردم...
امروز من هم چیزی مانند برجام را در زندگیم تجربه کردم تنها سرمایهمان با کلاهبرداری از دستمان رفت، با همسرم در گیر و دار قانون بودیم که این خبر برجامی هم داغ دلمان را تازه کرد. چقدر سخت است،تلخ است.
نمیدانم چند سال از زندگی عقب افتادیم اما میدانم هیچ جا را نداشته باشم حرمش هست...
خوش به حال دل من که تو را دارم آقا
ناامیدی از شیطان هست، اما اینکه هی امیدوار بشی و بعد ناامید خیلی غمانگیزه.
انگار نوری از دور دیده بشه به طرفش بدوی و بعد ببینی سراب بوده و امیدت ناامید شود.
هزار تکه شد این من، به لطف آینههایت...
هفته ای رو که با زیارتش شروع کنی،با زیارتش تموم میکنه، الحمدلله
روز جوان هست اما جوان کم داریم.
جوانان ما زیر بار مشکلات اقتصادی کمر خم کردند و مسئولان امر ، به فکر رنگ ریش خودشان هستند! آیا با این وجود باز هم باید روز جوان را تبریک گفت؟ چه کسی قرار هست واسطه ی رزق ما باشد؟ چه کسی باید ولی ما باشد؟ چرا خداوند ما را در شرایطی سختتر از شعب ابی طالب قرار داده؟ آیا این ظرفیت را در ما دیده که دارد امتحانمان میکند یا بخت برگشتهی ما سیاه است؟ جوانی از ترس کار ازدواج نمیکند و با مدرک ارشد رانندهی اسنپ شده! آیا باز هم آیه و حدیث میشود خواند که از ترس فقر ازدواجت را به تاخیر ننداز؟ وقتی میبینم به خاطر فقر طلاق زیاد شده به خاطر تعدیل نیرو و تعطیلی کارخانهها بیکار زیاد شده، آیا باز هم در دل جوان امیدی باقی میماند؟
مگر نه اینکه خدا وعده داده "یغنهم الله من فضله" اما قرار است چطور غنی شدنی را تجربه کنیم؟ با سیاستهای ایران اسلامی ؟ ! ؟ غنی شدنی به معنای چندین ماه بی حقوقی و خوردن نان و پنیر؟
چه کسی میخواهد داد دل ما را به خدا برساند؟
روز جوان را تبریک نمیگویم جوان باید جوانی کند اما در این کشور و با این وضع مملکت هرگز امکان پذیر نیست :)
ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام مبارک باد
ای اولین مدافع حرم
سایت مستدام رو سرم
امروز جایی بودم که هیچ وقت فکر نمیکردم حتی از کنارش رو شوم، چه رسد به اینکه خودم یکی از مراجعینش باشم. آنقدر محیط سنگین و منفی داشت که حالم بسیار خراب شد ، علاوه بر اینکه دلیل حضورم مرا آزار میداد دیدن مشکلات مردم قلبم را به درد آورد.
بعد از چندین ساعت از آنجا بیرون آمدم، رمق از پاهایم رفته بود، از دیوار گرفتم، پاهایم میلرزید و بغض فروخوردهام راهی به بیرون یافت. در سایه نشستم و گفتم خدایا کمک کن ، امام رضا دستمونو بگیر!
لطفاً دعا کنید فقط دعا فقط دعا...
پ.ن( از آنجا که جزو معدود بانوانی هستم که دردم را کتمان کرده و غم و مشکلاتم را به احدی نمیگویم ،یادداشت کردن مسائل را راه فراری برای تلنبار شدن حرفهایم میبینم. لطفاً از حقیر بپذیرید .